ماهرخ غلامحسین پور
زنی که دهانش گم شد
نم اشکی ریخت روی بالش اطلس گلدوزی شده ای که از بازار کارناتاکا خریده بودند و به طنازی قویی که می گفتند می رفته تا بمیرد، نرم و آرام خوابش برد.فردای آن روز که رخت و لباسش را می چپانده توی چمدان. متین ب..
270,000ریال
نمایش 1 تا 1 از 1 (1 صفحه)