ماهرخ غلامحسین پور

مقایسه کتاب (0)


زنی که دهانش گم شد

زنی که دهانش گم شد

نم اشکی ریخت روی بالش اطلس گلدوزی شده ای که از بازار کارناتاکا خریده بودند و به طنازی قویی که می گفتند می رفته تا بمیرد، نرم و آرام خوابش برد.فردای آن روز که رخت و لباسش را می چپانده توی چمدان. متین ب..

270,000ریال

نمایش 1 تا 1 از 1 (1 صفحه)